
خسارتی بزرگ برای انقلاب
تحقق مهندسی فرهنگی منوط به این است که سیستم آموزشی آن کشور (آموزش و پرورش و دانشگاه) بازسازی، نوسازی و به روز رسانی شود و برای بازسازی سیستم آموزشی میبایست دانشهایی که حکم پایه و مبنا را دارند و به نوعی در نگرشهای مدیریتی مدیران فرهنگی نسبت به وضعیت موجود و یا مطلوبهای فرهنگی در آینده به صورت مستقیم یا غیرمستقیم تاثیر میگذارند، بازنگری شوند و از بین همه علوم، مهمترین دانشی که نگاه و نگرش به فرهنگ و ایدهآلهای آن را شکل میدهد «علوم انسانی» است مساله «تحول در علوم انسانی» زیربناییترین دغدغه رهبرمعظم انقلاب بوده چون رفع دیگر دغدغههای ایشان مبتنی بر تحقق این دغدغه است.
عملکرد مدیران فرهنگی در این چند سال اخیر حاکی از این است که نه تنها اهمیت این مساله و دغدغه رهبر انقلاب درک نشده بلکه آگاهانه یا ناآگاهانه به نوعی در جهت عکس آن حرکت کردند!!
شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما، حوزههای علمیه و ... مراکز پیدا و ناپیدای زیادی که هزینهها هنگفت دولتی را استفاده میکنند چه سهمی و یا نقشی را در اجرای این خواسته و دغدغه به حق رهبر انقلاب توانستهاند ایفا کنند؟!
علوم انسانی بیشتر از پیش از حیث اجتماعی بیقدر و قیمت شدهاست! و محتوایشان خالیتر از گذشته شد و انگیزهای در فارغ التحصیلان این رشتهها باقی نمانده! نوعی بلاتکلیفی در میان این گروه است، بیشترشان از درد معیشت به کارهای غیرمرتبط مشغول شدند اگر کسی هم در میان سیل یلاها و مشکلات عقب نشینی نکرد و ایستاد با طعنهها و ریشخندها و با بیتوجهی و نشنیدن نالههایشان که این روزها تبدیل به ضجه شده به اتلاف عمر میپردازند ..
حتی علومی مثل حکمت اسلامی که پشتوانه مهمی در تحولات علمی در طول تاریخ در جهان اسلام بوده به جای نقد و اصلاح منصفانه، به دیده کفر و توطئه به حاشیه کشیده میشود! و معرکهگیران بیفرهنگ دغدغه فرهنگ پیدا کردهاند! هر چیزی را که نمیفهمند مقابل دین میگذارند و هر چیزی را که خیال میکنند فهمیدهاند به حساب دین به خورد مردم میدهند!
واقعا متولی اصلی در اجرای منویات رهبرمعظم انقلاب کیست؟ یا چه کسانی هستند؟ اگر متولی مشخصی باشد میتوان با تمرکز بودجه و سیاستگذاری یکپارچه هم بهتر عمل کرد و هم سهلانگاری و یا کمکاریها را زودتر تشخیص داد.
یکی از بزرگترین دردها و مشکلات ما در جبهه فرهنگی کشور موازیکاری موسسات است که غالبا به مقابلهکاری منتهی میشود! به گونهای که نتایج فعالیتهایشان را با بیتدبیری خنثی و در برخی موارد منفی میکنند!
اما کلام آخر، گروهی هستند که هیچ امیدی به این مسئولان محترم ندارند ولی هنوز ایستادهاند و فعالیت میکنند بیهیچ شائبهای و بدون طمع به پست و مقام یا مال و منالی و صرفا با هزینه کردن وقت و انرژی و حتی با تحمل ضررها و زیانهای بزرگ اقتصادی به دنبال برآورده کردن دغدغههای به حق رهبر معظم انقلاب هستند. ما به این جماعت بیشتر امید داریم تا به آنها که قیلولههای طولانیشان به شام سیاه غفلت منتهی شده است.
حسن ختام این یادداشت بیاناتی از رهبر انقلاب از «حکم آغاز دورهی جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی» انتخاب شده است:
«مهندسی فرهنگی و موضوع تحول و نوسازی در نظام آموزشی و علمی کشور اعم از آموزش عالی و آموزش و پرورش و نیز تحول در علوم انسانی که در دوره های گذشته نیز مورد تأکید بوده است، هنوز به سرانجام مطلوب نرسیده است، به تعویق افتادن این امور خسارت بزرگی متوجه انقلاب اسلامی خواهد کرد، لذا باید این امور جدی تر گرفته شده و با یک بازنگری و برنامه ریزی جدید طی مدت زمان معقول و ممکن به سرانجام خود برسد.»
طبقه بندی: دلنوشته ها،
برچسب ها: تحول در علوم انسانی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مهندسی فرهنگی، علوم انسانی، حکمت اسلامی، موازی کاری فرهنگی،

کار فلسفه تشخیص حماقت است نه تایید حماقت!
داوری اردکانی بعد از مدتها دوباره از فردید و از هایدیگر و از اندیشه آنها سخن میگوید از فلسفه و از رسالت آن میگوید، از این که «کار فلسفه تشخیص حماقت است نه تایید حماقت»!
اردکانی و اساتیدی همچون او در نبود رقیبان گوی و میدان را بدست گرفتهاند و با خاطری آسوده به تکرار سخنان پرملال گذشته خود می پردازند! در فضای خمود و پر رخوت تفکر فلسفی در کشورمان برخی حرفها از برخی آدمها به دروغ سیزده شباهت دارد!
به هر حال نسل استادان فلسفی سابق در ایران جمعی ترسو و محافظهکار تحویل جامعه دادهاند که همه جسارتشان فریاد زدن در پستوهای روزمرهگی و روزمرگی است و هر از چندگاهی برای چند دقیقه و فقط برای چند دقیقه تظاهر به اندیشیدن میکنند اما دریغ و افسوس از سر سوزنی صداقت!
مختصری از سخنرانی داوری اردکانی در 15 شهریور 1393 را حتما مطالعه کنید و فایل تصویری آن را دانلود کنید و ببینید:
«معمولاً ما تفکر را دوست نداریم و فلسفه به معنای اصیل را هم دوست نداریم. با فلسفه میشود مجلسآرا شد اما فلسفه به معنای اصیل لفظ، با درد ملازم است.
ما نباید با سیاست به مقابله با فلسفه برویم. این مقابله بیهوده است اما بی ثمر نیست. یعنی اگرچه ممکن است بطور موقت از این تقابل بهره برداری کنیم اما در درازمدت بیهوده است. فلسفه، فلسفه است و سیاست، سیاست است. سیاست کار خودش را میکند و فلسفه هم کار خودش را می کند. البته فلسفه هر کسی با سیاستی که قبول می کند ملازمه و تناسب دارد، اما این ملازمه و تناسب آنچنان نیست که از مبانی فلسفه استنباط شود. فلسفهای که اقتضای قبول سیاستی را نمیکند ممکن است سیاست مقابلش را آنچنان که دیگران زشت میدانند، زشت نداند.»
لینک دانلود سخنرانی تصویری دکتر داوری اردکانی/ قسمت اول
لینک دانلود سخنرانی تصویری دکتر داوری اردکانی/ قسمت دوم

طبقه بندی: فلسفه اسلامی،
برچسب ها: داوری اردکانی، فلسفه، احمد فردید، هایدیگر، رسالت فلسفه، نسل امروز استادان فلسفه،
دنبالک ها: ابن سینا گرفتار حکومت الاغالدولهها بوده است،

مکتب تفکیک و جریانی که به ناحق خود را مکتب اهل بیت(ع) معرفی می کند این روزها به خاطر شومن هایی مثل میلانی و نصیری مدتی بر سر زبان ها افتاده است مناظرات و گفتگوهای زیادی با این دو (میلانی و نصیری) از طرف اساتید مختلف فلسفه انجام شده است ولی از قدیم گفته اند نرود میخ آهنین در سنگ! دریغ از سر سوزنی تغییر و تحول در خط مشی فکری و عقدیتی این آقایان و امثال آنها!!
بنده معتقدم اولین قدم در مناظره با این گروه گرفتن ادعای «سخنگویی از جانب اهل بیت(ع)» است ادعایی خطرناک که توسط این گروه و مدعیانشان مطرح می شود در هر بحثی طلیعه کلامشان با این کلمات شروع می شود: «آنچه شما می گویید مخالف مکتب اهل بیت(ع) است! مکتب اهل بیت(ع) با این مدعا مخالفند!، ما مکتب اهل بیت معتقدیم! و ...»
اولین نقد به این گروه این است که چطور با این اطمینان خود را نماینده مطلق اهل بیت(ع) و مخالفین و منقدین را در نقطه مقابل اهل بیت(ع) قرار می دهید؟! و اساسا قبل از این که مدعای شما اثبات شود استناد به اهل بیت(ع) نوعی مصادره به مطلوب است. در مغالطه مصادره به مطلوب شخص نتیجه استدلال را که باید اثبات شود، اثبات شده فرض می کند، این آقایان قبل از این که اثبات کنند فهم شان مطابق با نظام فکری اهل بیت(ع) است از قبل این مدعا را اثبات شده می گیرند!!
برای آشنایی بیشتر با این جریان فکری منابع زیر توصیه می شود:
1 ـ مناظره مکتوب آقای وکیلی با آقای نصیری یکی از نمونه هایی است که به صورت مکتوب با تناقضات و پریشان گویی های جریان نصیری و میلانی می توان آشنا شد (برای مشاهده مطلب کلیک کنید)

طبقه بندی: فلسفه اسلامی،
برچسب ها: تفكیك، وكیلی، نصیری، میلانی، سنخیت، تشبیه كلامی و عرفانی، صدرا،
دنبالک ها: علامه طباطبایی و بدگویی از فلسفه، ضرورت خواندن فلسفه برای رسیدن به فهم عمیق دین، فلسفه و سلفی گری،

(1)مساله شرور
مطالب مفید برای مساله شرور:
1 ـ درسگفتارهای استاد ربانی گلپایگانی از جلسه 16 آذر 1392 به بعد
3 ـ پایگاه مجلات تخصصی
4 ـ کلام فلسفی / ترجمه ابراهیم سلطانی و احمد نراقی
5 ـ عقل و اعتقاد دینی/ مایکل پترسون و دیگران

طبقه بندی: کلام اسلامی،
