

در این ایام بدگویی از فلسفه و بزرگان عرفان نُقل برخی از محافل به ظاهر دینی شده است بدگویی از بزرگانی همچون علامه طباطبایی، ملاصدرا، ابن سینا و ... تبدیل به یک شاخصه در حمایت از معارف اهل بیت(ع) شده است. و از طرف دیگر آدم های بی ریشه ای که هیچ مبنا و شاخصی در اندیشه های آن ها وجود ندارد مدعی دفاع از مکتب اهل بیت (ع) شده اند!!
قزوین شهری است که علی رغم داشتن بزرگانی در حکمت و عرفان (همچون علامه رفیعی) یکی از مهم ترین مراکز این جریان در ضدیت با فلسفه و عرفان است.
محافل و گردهمایی هایی در این شهر شکل گرفته و می گیرد که در آن به اسم تبیین تعالیم اهل بیت (ع) به تناقض گویی ها و توهین بر علیه علمای بزرگ می پردازند بدگویی از بزرگان غیر از کاهش قدر و قیمت بدگویان هیچ ثمره ای نداشته و ندارد منتها مسئله مهم این است که این گروه تحت لوای دفاع از اهل بیت(ع) به طرح ترهات و اباطیلی می پردازند که نتیجه مستقیم آن تخریب تعالیم ارزشمند مکتب وحی است. تقطیع و نقل جملات حکماء به صورت ناقص و تفسیر سطحی و مبتذل این جملات به یک ارزش علمی تبدیل شده است! حریت فکری و انصاف علمی فدای امر موهومی شده و خودخواهی این گروه در پس مقدسات دینی و ارواح طیبه ائمه معصومین علیهم السلام پنهان شده است تا بحثی در می گیرد و نزاعی شکل می گیرد نام اهل بیت(ع) به میان می آید و تمام مخالفین آن ها در نقطه مقابل قرار می گیرند گویا نائبین خاص امام عصر ارواحنا فداه هستند!! قشریون و ظاهرگرایان در این زمانه به زمین و زمان طعنه می زنند و تلاش دلسوزان و سوخته دلان علمای شیعه را به استهزا می گیرند و کوچک می شمارند و...
مرحوم علامه «سید محمدحسین طباطبایی» در مورد کسانی که به بدگویی از بزرگان فلسفه و عرفان میپردازند، معتقدند:
بدگوئی از فلسفه و عرفان كه دو ستون عظیم از اركان شرع مبین است ناشی از جمود فكری و خمود ذهنی است؛ و از شرّ این جُهّال باید بخداوند پناه برد؛ اینان بودند كه كمر رسول الله را شكستند.
آنجا كه فرموده است: قصَمَ ظَهْرِی صِنْفَانِ: عَالِمٌ مُتَهَتِّكٌ وَ جَاهِلٌ مُتَنَسِّكٌ
«دو طائفه كمر مرا شكستند: اوّل: عالم بیباك، دوّم: جاهل مقدّس مآب.»
مرحوم علامه همچنین
نسبت بكسانیكه دارای قوّۀ عقلیّه بوده و حكمت و فلسفه را خوانده بودند ولی
در امور شرعیّه ضعیف بودند، و اعتنائی نداشتند معتقد بودند:
حكمتی كه بر جان ننشیند
و لزوم پیروی از شریعت را بدنبال خود نیاورد حكمت نیست.
(مهر تابان/ با تصرف در عبارات صص 124 و 125)

طبقه بندی: فلسفه اسلامی،
برچسب ها: علامه طباطبایی، فلسفه اسلامی، مهدی نصیری، حسن میلانی، قزوین، ضدیت با فلسفه، مخالفین فلسفه،
شهرت اصلی کاتبی در حوزه منطق است و در میان متفکران و منطقدانان مسلمان جزء سرآمدین آنها بوده است وی علاوه بر منطق در علوم دیگری چون فلسفه، ریاضیات، طب و هیئت نیز تبحر داشته است.
خواجه نصیرالدین طوسی و اثیرالدین مفضل ابهری از جمله اساتید بنام کاتبی بودهاند کاتبی در سال 650 با دعوت خواجه نصیر به مراغه رفت و در کار رصد و تحقیقات علمی شرکت داشت در این عصر مراغه محفل بزرگان علم و معرفت بود که به دعوت خواجه نصیر از اقصی نقاط جهان اسلام گرد هم آمده بودند.
در مناظرات مکتوبی که از خواجه نصیرالدین طوسی و کاتبی قزوین منتشر شده، خواجه با عبارات قابل تاملی کاتبی را این گونه توصیف میکند: «... مولانا، الإمام المعظّم، العالم الكامل، المحقّق المدقّق، نجم الملّة و الدّین، عزّ الإسلام و المسلمین، ملك العلماء فى العالمین، الكامل المحقّق المدقّق، نجم الملّة و الدّین، علّامة العصر، أفضل العالم ...».(اجوبة المسائل النصیریة 153 و 154)
علامه حلی از جمله شاگردان کاتبی قزوین بوده وی نیز استاد خود را اینگونه توصیف میکند: «شیخنا السعید، نجم الدین علی ابن عمر بن علی الکاتب القزوینی، یعرف بدبیران، کان من فضلاء العصر، و اعلمهم بالمنطق، له تصانیف کثیره، ... له خلق حسن و مناظرات جیّدة، و كان من أفضل علماء الشّافعیّة، عارفا بالحكمة». (نک: منطق و مباحث الفاظ (مجموعه متون و مقالات تحقیقى)/ مهدى محقق و توشى هیكو ایزوتسو )
علامه کاتبی قزوینی در سال 678 هجری وفات کرد تاریخ مشهور وفات ایشان سال 675 است ولی شواهد و قرائنی موجود است که مرحوم کاتبی در سال 675 در قید حیات بوده (نک:مقدمه رساله منطق العین یا عین القواعد در فن منطق/ زینالدین جعفر زاهدی)
طبقه بندی: منطق،
برچسب ها: منطق، کاتبی قزوینی، قزوین، منطق دانان بزرگ اسلامی، منطق اسلامی،
